نگاهی به وضعیت کامیون‌های ایرانی حامل سوخت عراقی در مرز دوغارون توضیحات مقام طالبان درباره زمان توزیع شناسنامه الکترونیکی در تهران + مدارک موردنیاز آخرین اخبار از فصل سوم لیگ برتر فوتسال افغانستان + فیلم و عکس جای خالی دختران | نتیجه کنکور پسرانه افغانستان اعلام شد ۲۵۰۰ مغازه فروش قطعات خودرو در آتش‌سوزی قندهار از بین رفت کمک‌های بشردوستانه ایران به سیل‌زدگان ننگرهار رسید پلیس ترکیه متهم به بدرفتاری با مهاجران افغانستانی شد در سال ۲۰۲۴ سیل به ۱۴۵ هزار نفر در افغانستان آسیب زده است کمیته بررسی جنگ آمریکا در افغانستان آغاز به کار کرد سازمان بین‌المللی مهاجرت از بازگشت بیش‌از ۸۵۸ هزار مهاجر به افغانستان خبر داد کشف بمب ۴۰۰کیلوگرمی در سرپل افغانستان (۲۸ تیر ۱۴۰۳) ۳ میلیارد دلار مبادلات سالانه ایران و افغانستان از طریق دوغارون سیل در ننگرهار افغانستان ۱۳۰ کشته و ۴۱۰ زخمی برجای گذاشت طالبان برای مهاجران افغانستانی ساکن ایران شناسنامه الکترونیکی توزیع می‌کند کمبود بودجه؛ کمک‌های برنامه جهانی به نیازمندان افغانستان را کاهش داد فرماندار تایباد از آمادگی برای پذیرایی از زائران افغانستانی اربعین ۱۴۰۳ خبرداد نگاهی به پیشینه عزاداری شیعیان قندهاری در مشهد + فیلم سقوط مرگبار اتوبوس در ولایت «بغلان» افغانستان با ۱۷ کشته وزیر تجارت طالبان: به دنبال حضور فعال در چابهار هستیم
سرخط خبرها

کوله‌پشتی‌ها و پوستر‌ها | روایت انتخاباتی محمدکاظم کاظمی

  • کد خبر: ۲۳۶۱۶۸
  • ۰۸ تير ۱۴۰۳ - ۲۲:۵۷
کوله‌پشتی‌ها و پوستر‌ها | روایت انتخاباتی محمدکاظم کاظمی
امسال مریم ما که پارسال شناسنامهٔ ایرانی گرفته، برای اولین بار به شعبهٔ رأی‌گیری رفت و برگهٔ رأی خود را در صندوق انداخت.

تابستان ۱۳۹۶

ساره ما با اشتیاق آمد که با ماشین برویم برای گشت و گذار‌های شب انتخابات. دوستش ترانه هم با او بود. ما مهاجرین البته در انتخابات شرکت نداریم ولی اشتیاق دختران را نمی‌شد بی‌پاسخ گذاشت. سوار شدیم و رفتیم و بوق زدن و شعار دادن بود و شور و اشتیاقی که جوان‌ها در آن سال داشتند. ساره چقدر اشتیاق داشت که زودتر ۱۹ ساله شود و وقتی شناسنامهٔ ایرانی می‌گیرد در انتخابات بعدی شرکت کند.

 تابستان ۱۴۰۰

اما زمان گذشت و ساعت چهار سال نواخت و در انتخابات ۱۴۰۰ ساره شناسنامهٔ ایرانی گرفته بود، ولی دیگر به انتخابات فکر نمی‌کرد، به هر دلیلی که من در اینجا نمی‌خواهم به آن بپردازم. شاید خیلی‌های دیگر از هم‌سالانش هم مثل او؛ و بعد هم پرواز کرد و از ایران رفت به کشور‌های غریب دوردست.

تابستان ۱۴۰۳

چند روز پیش فیلمی دیدم از شور و هیجان دختران و پسران در مشهد که برای انتخابات ۱۴۰۳ ریاست‌جمهوری پوستر پخش می‌کردند با پوشش‌های متفاوت و حرکات و سکنات جوانان این سال‌ها. ناگهان به یاد پاییز سال ۱۴۰۱ افتادم که وقتی با دوچرخه از جلسه برمی‌گشتم، در احمدآباد و خیابان کوهسنگی مشهد جوانانی خشمگین را می‌دیدم با کوله‌پشتی‌هایی که یحتمل سلاح‌های دست‌ساز هم داشت و من می‌ترسیدم نزدیکشان بشوم. به راستی چه چیزی به جای آن کوله‌پشتی‌ها، این پوستر‌ها را به این بچه‌ها داد؟

 ۸ تیر ۱۳۰۴

و امسال مریم ما که پارسال شناسنامهٔ ایرانی گرفته، برای اولین بار به شعبهٔ رأی‌گیری رفت و برگهٔ رأی خود را در صندوق انداخت. با خود اندیشیدم که این، آرزویی بود که روزی، سارهٔ ما هم داشت. نمی‌دانم تا چهار سال بعد چه خواهد شد. حوادث و وقایع گاهی نزدیک‌تر از چیزی هستند که در آینه به نظر می‌رسند و گاهی دورتر از آنچه دست ما به آن می‌تواند رسید.

توضیح

گفتنی است که آنچه در مورد کسب تابعیت و شناسنامهٔ ایرانی دختران ما گفتم، یک امکان عمومی برای همه جوانان مهاجر نیست. قوانین و مقررات سختی بر تابعیت حاکم است و فقط کسانی که از بدو تولد جواز اقامت داشته‌اند می‌توانند تابعیت ایران بگیرند و آنان که کارت شناسایی اتباع داشته‌اند، از این امکان محروم‌اند، حتی اگر در ایران متولد شده باشند و از بدو تولد هم کارت شناسایی داشته باشند. ولی در همین جوانان هم می‌بینم که آن حس و حال نهفته نسبت به کشوری که در آن به دنیا آمده‌اند وجود دارد. حس و حالی که فقط در حد احساس تمایلی قلبی نسبت به «زادگاه» شان امکان بروز دارد و بس.

منبع: این مطلب در روز ۸ تیرماه کانال تلگرامی محمدکاظم کاظمی منتشر شده است

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->